اشعار فخرالدین عطایی

اشعار فخرالدین عطایی - شاعری از روستای استاد

اشعار فخرالدین عطایی

اشعار فخرالدین عطایی - شاعری از روستای استاد

شرح مختصری پیرامون انقلاب اسلامی و مجاهدت های رهبر کبیر انقلاب - فخرالدین عطایی

شرح مختصری پیرامون انقلاب اسلامی و مجاهدت های رهبر کبیر انقلاب

فخرالدین عطایی


به بهمن ماه و در فصل زمستان
بهاری شد تمام خاک ایران

بدو راه سیاه پادشاهی
وطن آشفته از ظلم و تباهی

سراسر روز روشن چون شب تار
بهرجا در کمین گرگان خونخوار

زبس آشفته بود اوضاع کشور
شدند دشمن برادر با برادر

نبود آثاری از رحم و عدالت
به جای آن ستم بود و رذالت

اجانب حاکم و ما برده بودیم
به ظاهر زنده لکن مرده بودیم
  
حضور اجنبی در کشور ما
نبود آسان برای رهبر ما

ز ظلم اجنبی و شاه جبار
شهید راه حق گشتند بسیار

به نواب و مدرس ظلم ها شد
ستم بی حد مردان خدا شد

زبس که ظلم شد بر کشور ما
گذشت از جان شیرین رهبر ما

به راه دین خمینی ترک سر کرد
به عزم راسخش سینه سپر کرد

به غربت بود اعلام خطر کرد
کلامش بر دل ملت اثر کرد

اثر کرد بر دل ملت کلامش
همه ورد زبان کردند نامش

به راه دین و آزادی خمینی
ز جان بگذشت قیامی کرد حسینی

به ملت گفت سخن از دین و ایمان
کلامش بود چون آیات قرآن

زجان خود گذشت و رهبری کرد
حقیقت گویم او پیغمبری کرد

زن مرد وطن از روی ایمان
بهم پیوسته چون سیلی خروشان

تمامی تابع فرمان رهبر
زبان بگشوده با الله و  اکبر

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.