اشعار فخرالدین عطایی

اشعار فخرالدین عطایی - شاعری از روستای استاد

اشعار فخرالدین عطایی

اشعار فخرالدین عطایی - شاعری از روستای استاد

گوشه ای از وصف عارف وارسته، بهلول گنابادی - سروده فخرالدین عطایی

گوشه ای از وصف عارف وارسته، بهلول گنابادی

سروده فخرالدین عطایی


هرجا سخن از مردم نیکونام است

بهلول نشان عزت اسلام است

آن مرد که آبروی این وادی بود
والله که بهلول گنابادی بود

*******************

تو از قبیله صبحی بهار میمانی
تو در عبور زمان برقرار میمانی

تو پاک آمدی و پاک ماندی و پاک رفتی
که از بدی و بدان برکنار ماندی

وزیده عطر نفسهایت از صداقت صبح
تو از عجایب این روزگار میمانی

به پیش حمله ی رنگ و دورویی و نیرنگ
بر اسب پاکی و صافی سوار میمانی
  
در این خزانی بازار عشق و مهر و وفا
تو در زلالی خود استوار میمانی

طنین صبح صداقت دمیده از سخنت
هماره در سبد افتخار میمانی

مرید صاف ولا بودی و به دفتر عشق
ز اسوگان ولایت مدار میمانی

به روی منبر صحن رضا و گوهرشاد
ندای حق زدی و پایدار میمانی

مدام یاد تو در ذهن زندگی جاری است
که جاودانه ترین یادگار میمانی

هرجا سخن از مردم نیکونام است
بهلول نشان عزت اسلام است

آن مرد که آبروی این وادی بود
والله که بهلول گنابادی بود

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.